ناتاشا در 10 سالگی و زمانی که در راه رفتن به مدسه بود ربوده شد. مرد رباینده، ناتاشا را در طول این سالها در سلولی که در زیر زمین برایش ساخته بود نگهداری میکرد تا اینکه بلاخره این دختر پس از 8 سال با استفاده از فرصتی مناسب توانست بگریزد.
او در اولین مصاحبه مطبوعاتیاش در حالی که سعی می کرد بر احساساتش کنترل داشته باشد گفت که در طول این سالها تنها به فرار فکر میکردهاست: "من زمانی که در اخبارسلول محل زندگیام را دیدم تازه فهمیدم که در چه جایی زندگی میکردهام. این سلول جایی بود که هر انسانی در آن به یأس کامل میرسد."
مجلهای که ناتاشا با آن مصاحبه کردهاست با انداختن عکسی از وی برای اولین بار چهره او پس از 10 سال را در معرض نمایش عموم گذاشت.
او که اکنون به خاطر مشکلات قلبی تحت بررسی و آزمایشات پزشکان قرار دارد در این باره گفت: گاهی اوقات به شدت احساس ضعف میکردم. سرگیجههای گاه و بیگاهی که داشتم مرا از عدم سلامت جسمم مطلع میکرد اما برای فرار هرگز هیچ مانعی را مهم نمیدانستم.
در این مصاحبه 20 دقیقهای با ناتاشا، وی در حالی که با شجاعت به سؤالات مصاحبهکننده پاسخ میداد عنوان کرد که بارها در حالی که با ربایندهاش به سوپرمارکتها میرفت سعی میکرد با اطرافیان از طریق نگاههایش ارتباط برقرار کند تا شاید آنها متوجه مشکل وی شوند، اما تلاشهای او در طول این مدت بیفایده بودهاست.
ناتاشای 18 ساله هفته گذشته نیز طی نامهای به برخی پرسشها پاسخ داد. وی عنوان کرد که هرگز دلش نمیخواست ربایندهاش نباشد تا به سؤالات پلیس پاسخ دهد. او گفت: میخواستم زنده باشد تا سؤالات من و پلیس را جواب دهد.
آقای "ولگنگ پروکلوپیل" 44 ساله رباینده ناتاشا، چند دقیقه پس از آنکه متوجه شد ناتاشا فرار کردهاست با انداختن خود جلوی قطار به زندگی خود پایان داد و پلیس را با پرسشهای متعدد دست خالی گذاشت.
ناتاشا عنوان کردهاست که هنوز در مورد نوشتن خاطراتش تصمیم نگرفته و قصد دارد دوران دبیرستان را به پایان برساند. او ظاهراً علاقهای به مرور اتفاقاتی که برایش افتاده است ندارد.
ناتاشا حدود دو هفته قبل در یک فرصت مناسب و با استفاده از غفلت ربایندهاش، توانست به زندگی 8 سالهاش در سلول خاتمه دهد و فرار کند.